سکه ی غم   ای قبـله ی عـارفـان مقـامت زینب ای مجد و  شرف زینت نامت زینب ای قـائم ی قیـام و معیار حـسیـن اسلام جـوان شـد از قـیـامت زینب در گردش روزگار ای عصمت حق خم گشته فلک به زیر گامت زینب در کـرب و بلا ز داغ یاران حـسیـن زد سکه ی غم […]

غزل ناب خدا   ای که در دفتر هستی غزل ناب خدایی قلم قدرت حق قبله ی توحید نمایی نقطه ی دایره ی گردش پرگار وجودی مهر گردون نگر و قائمه ی عرش عُلایی پرتو افشان بلندای جهان ملکوتی مظهر ذات خدا رمز بقای دو سرایی وسعت شأن تو از حیطه ی اندیشه برون است […]

ستاره باران مـژده یـاران ستـاره بـاران شـد مهـر گـل کـرد و ماه تـابـان شـد جـلوه ی سـرمـدی نـمـایـان شـد روز مـیـلاد شـاه مـردان شـد زیـن ولادت جهان گـلستـان شــد در تـغــــزل شــدنـــد بلبل‌ها از فـروغ جـلال یـزدانـی خـانـه ی کـعبـه گـشته نـورانـی حـوریـان جملـه در ثنـا خوانـی مهـر گـردون به پـرتـو افشـانـی از قــــدوم علیّ […]

رنگ عشق ای دلرباترین دیار خدا پدر شیواترین ترانه ی مهر و وفا پدر بر لوح سینه نقش تو را حک نموده ام مضمون واژه واژه ی صدق و صفا پدر دریا سخاوت از تو امانت گرفته است ای دست تو گشاده تر از ماسوا پدر تفسیر عارفانه ی آیات سرمدی آیینه ی زلال حقیقت […]

جوهر اجتهاد ای مسیح فصیح حق فریاد ای کلیم هدایت و ارشاد ای خلیل جهان داد و وداد وارث مصطفی و نیک نهاد                       رکـــن بنیـــان بــرافکــن اِلحــــاد حق پرست و پیمبری خصلت فاطمی خو و حیدری خصلت مجتبی خُلق و صفدری خصلت حق مدار […]

هادی دین ای شرح اعتبار تو افزون تر از شمار ای آیه های بینش تو لوح افتخار در سینه ات تبلور توحید سرمدی در باورت صلابت ایمان پایدار در دفتر صفات تو تفسیر عدل و دین آیینه ی ضمیر تو حق بین و حق مدار اندیشه ی تو آینه ی مظهر خدا در سیره ی […]

باقر العلوم ای که در آیین خلقت مظهر ذات خدایی در طریق دین احمد حق مدار و حق نمایی در مقام و منزلت مسند نشین اولیایی در حریم انبیا از ابتدا تا انتهایی                     کاتب و شیرازه بند دفتر رمز بقایی   شهریار کشور دین پاسدار […]

نگاه مادر تا تبسم می کنی من شهد و شکر می نویسم تا که لب وا می کنی قند مکرر می نویسم تا نگاهم می کنی خورشید رخشان می سرایم تا نگاهت می کنم ماه منور می نویسم تا بدانی در دیار عشق تو عاشق ترینم با تو بودن را از اول تا به آخر […]

عطر بهار عطر بهار در دل دشت و دمن نشست خورشید گل دوباره به صحن چمن نشست گل های باغ جشن تولد گرفته اند سوسن به رقص آمد و با یاسمن نشست

رقص بید با صدای پای باران بهار می شود بیدار چشم چشمه سار باد آهنگ بهاری می زند بید می رقصد کنار جویبار می نوازد گوش جان را صبحدم نغمه ی شور دل انگیز هزار با صدای خنده ی گل پونه ها می دمد خورشید گل از کوهسار می تراود از لب گلبرگ ها اشک […]