سبز سبز ایران
ای که دائم ز سبز می گویی
عطر او را مگر نمی بویی
سخن از رنگ سبز می رانی
لیک معنای آن نمی دانی
سبز شیوا ترانه ی عشق است
نغمه ی جاودانه ی عشق است
لیک سبز تو سبز زیبا نیست
سبز تو لایق تماشانیست
رنگ سبز تو رنگ زشتی هاست
رنگ مکاری و پلشتی هاست
سبز تو طبل فتنه و جنگ است
پایگاه فریب و نیرنگ است
سبز تو رنگ و بوی خون دارد
رنگ افیونی فسون دارد
سبز تو میوه اش شعار بود
سبز من سبز اقتدار بود
سبز من سبز عشق و ایثار است
سبز تو رنگ خصم غدار است
سبز تو با ندای تزویر است
سبز من با صدای تکبیر است
سبز تو سبز انگلستان است
سبز من سبز سبز ایران است
گفته بودی که سبزی و هستی
پس چرا با غریبه پیوستی
کاش سبز تو هم چو سبزه ی من
سبز می شد در اعتلای وطن
می سرودیم شعر یکرنگی
شعر ماناترین هماهنگی
تا بسازیم کشوری آباد
کشوری بی نگاه استبداد
کشوری با رسالت نبوی
سرفراز از ولایت علوی
تا بماند هماره جاویدان
کشور با صلابت ایران